معنی قابل مهار - جستجوی لغت در جدول جو
قابل مهار
مهار شدنی
ادامه...
مهار شدنی
تصویر قابل مهار
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر قابل دار
قابل دار
باارزش، شایسته. (? (قابلمه (ب ل م) دیگ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا
ادامه...
باارزش، شایسته. (? (قابلمه (بْ لَ مِ) دیگ، دیگ در دار فلزی برای پختن غذا
فرهنگ فارسی معین
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
لا يمّكنّ وقفها
ادامه...
لَا يَمُّكُنَّ وَقَفَهَا
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر غیر قابل مهار
غیر قابل مهار
Uncontainable
ادامه...
Uncontainable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
incontrôlable
ادامه...
incontrôlable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
incontrolável
ادامه...
incontrolável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
בלתי ניתן לשליטה
ادامه...
בלתי ניתן לשליטה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
غیر قابل قابو
ادامه...
غیر قابِلِ قابُو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
নিয়ন্ত্রণযোগ্য নয়
ادامه...
নিয়ন্ত্রণযোগ্য নয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
ควบคุมไม่ได้
ادامه...
ควบคุมไม่ได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
isiyodhibitiwa
ادامه...
isiyodhibitiwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
kontrolsüz
ادامه...
kontrolsüz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
制御不能な
ادامه...
制御不能な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
无法控制的
ادامه...
无法控制的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
tidak terkendali
ادامه...
tidak terkendali
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
제어할 수 없는
ادامه...
제어할 수 없는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
неконтролируемый
ادامه...
неконтролируемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
oncontroleerbaar
ادامه...
oncontroleerbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
incontrollabile
ادامه...
incontrollabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
incontrolable
ادامه...
incontrolable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
niekontrolowany
ادامه...
niekontrolowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
неконтрольований
ادامه...
неконтрольований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
unkontrollierbar
ادامه...
unkontrollierbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر غیرقابل مهار
غیرقابل مهار
غِیرِقابِلِ مَهار
अव्यवस्थापित
ادامه...
अव्यवस्थापित
دیکشنری فارسی به هندی